wikishimi.com
در جهانی که به سمت پایداری و به حداقل رساندن کربن در حال حرکت است، صنایع شیمیایی همراه با سایر بخشهای صنعتی تحت فشار برای هماهنگ شدن با دنیای جدید هستند.
اختصاصی ویکیشیمی: در جهانی که به سمت پایداری و به حداقل رساندن کربن در حال حرکت است، صنایع شیمیایی همراه با سایر بخشهای صنعتی تحت فشار برای هماهنگ شدن با دنیای جدید هستند. پایداری برای صنایع شیمیایی یک چالش نیست و دهههاست که شرکتها تحت مقررات فزاینده کار میکنند. اکنون، کانون توجه معطوف شرکتهای شیمیایی و تاثیر آنها بر شرایط جوی، کمبود جهانی مواد غذایی و نحوه مقابله با زبالههای پلاستیکی میباشد.
اما عوامل اصلی در رسیدن صنایع شیمیایی به پایداری چیست؟
چهار عامل مهم در دستیابی به تحول پایدار وجود دارد که عبارتند از: انتشار آلودگی، افزایش مقررات، سرمایهگذاریهای سبز و چرخشی شدن منابع.
مهمترین محرک، تقاضای مصرفکنندگان است، بسیاری از شرکتهای کالاهای مصرفی برای تغییر تلاش میکنند و به طور فزایندهای خواستار کاهش میزان انتشار خود در کل زنجیره ارزش هستند.
1- اندازهگیری میزان تولید گازهای گلخانهای
شرکتها به طور فزایندهای در تلاشند تا حوزههای 1 و 2 میزان انتشار خود را به پروتکل گاز گلخانهای (GHG) نزدیک کنند. انتشار گازهای گلخانهای یک شرکت به سه "حوزه" تقسیم میشود:
حوزه 1 میزان انتشار: انتشار مستقیم از منابع تحت مالکیت یا تحت کنترل
حوزه 2 میزان انتشار: انتشار غیرمستقیم در اثر تولید انرژی خریداری شده
حوزه 3 میزان انتشار: همه انتشارات غیرمستقیم که در حوزه 2 گنجانده نشده است و در زنجیره ارزش شرکت گزارشدهنده، شامل بالادست و پاییندست، وجود دارد.
آنها خواهان اندازهگیری میزان انتشار هستند و این موضوع زنجیره تامین را مقداری عصبانی میکند. با این حال، آنچه برای برخی از شرکتها وظیفهای مشقتبار است، برای برخی دیگر یک فرصت تلقی میشود. برخی از شرکتها پایداری را وارد DNA خود کردند تا در قلب استراتژیهای شرکت قرار داشته باشد. آنها این روش را راهی برای متمایز شدن در بازار، کسب مزیت پیشگام بودن، کسب سهم بازار و در نهایت کسب موفقیت طولانیمدت در نظر میگیرند. در حال حاضر، تقاضا برای محصولات سازگار با محیط زیست بیش از میزان عرضه است. اکنون بیشتر ارائهدهندگانی که در بازار فعالند میتوانند پرمیومهای سنگینی تعیین کنند، که هرچه شرکتهای بیشتری فرایندهای خود را تغییر دهند، این روند رو به کاهش میرود.
2- افزایش بار نظارتی
محرک دوم، قوانین و مقررات میباشد. در حال حاضر این مورد از تقاضای مصرفکننده عقب مانده است، اما رشد میکند و در نهایت تبدیل به عامل اصلی تحول میشود. تعداد قوانین آب و هوایی طی چند سال گذشته به طور فزایندهای رشد کرده است و بسیاری از کشورها در حال انجام تعهدات لازم برای به صفر رساندن انتشار کربن هستند. بسیاری از کشورها سال 2025 را هدف قرار دادهاند و تعدادی نیز چند سال جلوتر رفتهاند. اگرچه تاکنون تنها 8 کشور قانون به صفر رساندن میزان کربن را وضع کردهاند، اما 131 کشور وجود دارند که خود را متعهد به این موضوع میدانند.
عدم انتشار کربن، تنها بار نظارتی نیست که شرکتهای شیمیایی با آن روبرو هستند. قوانین دیگری نیز وجود دارد که با سرعت زیادی در حال ظهور میباشند. برنامههای کلاهبرداری و صرفا تجاری زیادی وجود دارد که در جلد جلوگیری از انتشار کربن فعالیت میکنند و باید کنترل شوند. علاوه بر این، احتمال افزایش مالیات نیز وجود دارد.
مساله جذاب دیگری که صنعت در حال دست و پنجه نرم کردن با آن است، موضوع قیمتگذاری انتشار کربن میباشد. مطمئناً، تیم تجزیه و تحلیل کربن قیمت دیاکسیدکربن را تحت برنامه تجارت آلایندگی اتحادیه اروپا (ETS) پیشبینی میکند. ETS بزرگترین برنامه تجارت گازهای گلخانهای در جهان است که در سال 2005 راهاندازی شد و ستون اصلی مبارزه اتحادیه اروپا علیه گرم شدن کره زمین و انتشار CO2 میباشد. چالش قابل توجه بسیاری از شرکتهای شیمیایی این است که چگونه هزینه بالای انتشار کربن را در تصمیمگیریها و فعالیتهای خود اعمال کنند.
3- مواجهه همیشگی با مسائل مالی
محرک آخر، افزایش سرمایهگذاریهای زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی است. این سرمایهگذاریها کوتاهمدت نیستند و به عنوان سرمایهگذاریهای پایدار شناخته میشوند. این یک چتر گسترده برای سرمایهگذاریهایی است که به دنبال بازدهی مثبت و تأثیر بلندمدت بر جامعه، محیط و کسب و کار هستند.
برای مثال ممکن است بهره وام برای شرکتهایی که نمیتوانند ثابت کنند یک تجارت پایدار هستند افزایش یابد. صنایع شیمیایی در این زمینه با چالشهایی روبروست اما میزان آن به اندازه بخش آهن، فولاد و سیمان نیست. با این حال، باید تغییراتی چشمگیر اعمال شود و این بازی برندگان و بازندگان خود را خواهد داشت.
4- نیاز به چرخشی شدن
کاهش انتشار کربن، تنها تقاضای مصرفکنندگان برای شکلدهی به آینده صنعت نیست. وقتی صحبت از پلاستیک و به خصوص بطریهای پلاستیکی میشود، یکی از اصلیترین خواستهها این است که مقدار بیشتری از زبالههای پلاستیکی بازیافت شده و استراتژی اصلی در اینجا چرخشی یا مدور بودن (circularity) است. اقتصاد چرخشی، اقتصادی است که در آن مواد برای استفاده مجدد طراحی میشوند و نه مصرف. از همان ابتدا، محصولات و سیستمهایی که در آن قرار دارند باید طوری طراحی شوند که هیچ مادهای از بین نرود، هیچ سمی نشت نکند و حداکثر استفاده از هر فرآیند، ماده و ترکیب حاصل شود.
همه شرکتها از اهمیت مساله پلاستیک و نقش آن در انتشار کربن آگاهند. زبالههای پلاستیکی معضلی در مقیاس وسیع هستند زیرا در حال حاضر نرخ بازیافت در اروپا، اسیا و ایالات متحده بسیار پایین است. گزینههای محدودی برای بازیافت وجود دارد و اغلب آنها مکانیکی میباشند و پلاستیک را از طریق مرتبسازی، شستشو و بازسازی به پلاستیک جدید تبدیل میکند.
اندازه این صنعت بسیار کوچک و بازده ان بسیار کم است. زیرساختهای جمعآوری و مرتبسازی زباله مانع اصلی رشد نرخ بازیافت است.
افت قیمت نفت خام و محصولات شیمیایی و پلاستیکی در سال اخیر نیز مانع دیگر بازیافت بود.
امید است که این اختلاف بتواند با صنعت نسبتاً جدید بازیافت مواد شیمیایی، که برخی افراد آن را بازیافت مولکولی یا بازیافت پیشرفته مینامند، حل شود. در این فرآیند، پلاستیک زباله به یک مونومر یا یک ماده سوختی و روغنی تجزیه میشود و به جای اینکه پلاستیک به پلاستیک برگردد، میتواند از طریق فرآیند تولید پلیمر بازگردد.
باید تعداد و ابعاد کارخانههای بازیافت افزایش یابد. همچنین، حمایتهای مالیاتی به فروشندگان و خریداران این محصولات اختصاص داده شود.